روایات رسیده از پیشوایان ما، امام را به منزله ی کعبه معرّفی کرده است. مردم اند که باید برای زیارت بیت الاهی، رنج سفر بر خویش هموار کنند و با جان و دل به گرد خانه ی حق ـ جلُّ جلالُه ـ طواف کنند؛ هیچ گاه کعبه برای زیارت کسی از جای خویش حرکت نمی کند!
اگر خداوند ـ تبارک و تعالی ـ و پیشوایان معصوم ما به عنوان مثال، از به شهادت رسیدن حضرت سیدالشّهدا علیه السلام یا غیبت امام عصر علیه السلام پیش از تولّد آن بزگواراران سخن گفته اند، در واقع از آن چه مردم خواهند کرد و به وقوع خواهد پیوست خبر داده اند و این هرگز به معنای آن نیست که ما جبر باور شویم و تصوّر کنیم که حتماً باید چنین وقایعی اتفاق می افتاد. شاید هم می خواسته اند با بیان این مطالب، مردم را از خواب غفلت بیدار گردانند و پیش از رخداد این حوادث، متوجه اشتباه خود و تبّعات انتخاب های غلط خویش نمایند؛ درست مانند پدر مهربانی که ضمن نصیحت فرزند خویش، او را از عواقب هم نشینی با دوستان منحرف یا انتخاب راه های انحرافی و مکاتب الحادی آگاه می سازد.
متأسّفانه برخی می پندارند که امام عصر علیه السلام بنا به تقدیر حتمی الاهی از دیدگان غایب شده است و تا هر زمانی که خداوند بخواهد، در پس پرده ی غیبت خواهد ماند و ما باید به وظایف فردی خود عمل کنیم؛ آقا ـ هر وقت که خدا بخواهد ـ می آید و جهان را اصلاح می کند! برخی نیز می گویند: هنوز جهان آماده نیست و معلوم هم نیست آن حضرت چه وقت خواهد آمد.
به این دو گروه باید گفت: اگر بنا بود ظهور با تقاضا و درخواست یک پارچه ی مردم بی ارتباط باشد، پس چرا در روایات رسیده از حضرات معصومین علیه السلام و فرموده های منجی عالم بشریّت، این قدر به دعا برای فرج تأکید و سفارش شده است؟ مگر نه این است که قرآن کریم به عنوان یک سنّت الاهی تأکید فرموده است:
(خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نخواهد داد مگر آن که خود چنین تغییری را در درونشان انجام دهند.)
در حدیث آمده است که حضرت امیرالمۆمنین علیه السلام در روزهای پایان عمر شریف خویش، در خطاب به یکی از اصحاب، ضمن هشدار به رو کردن سختی ها به مردم، سال هفتاد هجری را سال گشایش و پایان بلاها ذکرفرمودند. از این رو، در زمان امام باقر علیه السلام، ابوحمزه ی ثمالی به آن حضرت عرض کرد: آقای من، حضرت امیرالمۆمنین علیه السلام فرموده بودند: «در سال هفتاد برایتان گشایش خواهد بود. » چرا این گشایش حاصل نگردید؟ امام باقر علیه السلام فرمودند:
«اگر مردم متوجه امام زمان خود می شدند، قرار بود در آن سال کار به مسیر اصلی یعنی امامت امام برگردد؛ ولی با تنها ماندن سیّدالشّهدا علیه السلام و شهادت ایشان در کربلا، این امر تا سال 140هجری به تأخیر افتاد. تا آن سال مردم آن قدر در حفظ اسرار و تعهّدی که نسبت به امام زمان خود داشتند بی توجهی نشان دادند که این موعد به تأخیر افتاد و نزد ما وقت مشخّص دیگری برای این مهم نیست. »
درباره ی آنچه موجب شد بشریّت خود را از بزرگترین نعمت الاهی محروم کند سخن زیاد است و در این مقال نمی گنجد. حقیقت آن است که باید نقطه آغاز این مصیبت و محرومیّت بزرگ را در سرپیچی امّت اسلامی از توصیه های اکید پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم درمورد جانشینی و خلافت امیر مۆمنان علیه السلام و بستن باب علم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و آتش زدن در خانه ی حضرت زهرا سلام الله علیها دانست . فاجعه ای که هنوز که هنوز است بشریّت تاوان آن را می پردازد چوب آن را می خورد. درست است که عدّه ای معدود به طمع ریاست و به منظور کسب قدرت، غائله ی سقیفه را برپا کردند؛ امّا تمامی مردمی که در آن مقطع در برابر این امر سکوت کردند در حقیقت به خانه نشینی امیرمومنان (علیه السلام) و شهادت همسرش رأی مثبت دادند و ردّ پای انتخاب بشری کاملاً در داستان غصب خلافت به چشم می خورد.
از همین روست که در زیارت عاشورا - که منشور برائت شیعه است - ده ها بار از بیزاری و نفرین نسبت به ظالمان حقّ محمّد و آل محمّد صلی الله علیه و آله وسلم - که در واقع بالاترین ظلم را در حقّ عالم بشریّت روا داشته اند - سخن به میان آمده است.
اگر ائمه اطهار علیهم السلام یکی پس از دیگری به دست حاکمان جور، مظلومانه و غریبانه، به شهادت رسیدند و حضرت مهدی علیه السلام نیز از دیدگان طاغوت ها و مردم پنهان شدند، تقدیر حتمی الاهی نبوده؛ بلکه انتخاب بشر در آن نقش ایفا کرده است.
روایات رسیده از پیشوایان ما، امام را به منزله ی کعبه معرّفی کرده است. مردم اند که باید برای زیارت بیت الاهی، رنج سفر بر خویش هموار کنند و با جان و دل به گرد خانه ی حق ـ جلُّ جلالُه ـ طواف کنند؛ هیچ گاه کعبه برای زیارت کسی از جای خویش حرکت نمی کند!
در روایتی امام صادق علیه السلام می فرماید:
«قضای حتمی خداوند این است که اگر به بنده اش نعمتی را عطا کند، قبل از آن که بنده گناهی مرتکب گردد که مستوجب سلب نعمت شود، آن را از او نمی گیرد.»
نیز آن امام همام فرموده است:
«اگر خدا بر مردمی غضب کند، ما (اهل بیت) را از میان آن ها بیرون می برد.»
آری، آن چه نمی بایست اتّفاق می افتاد، واقع شد و بشریّت از برترین نعمت الاهی با دست خود محروم گشت و این محرومیت خود ساخته هم چنان تاکنون ادامه یافته است.
حال راه چاره چیست؟ چه باید کرد؟ چگونه می توان از این محرومیت خودآورده رها شد و از این ظلمتکده ی دوران غیبت راهی به دنیای نورانی ظهور گشود؟ چگونه می توان حیات واقعی را به هستی باز گرداند؟ آیا می توان این داغ هزار و چهارصد ساله را مرهم نهاد و درمان کرد؟
برای این منظور، بهترین شیوه مراجعه به کلمات نورانی خاندان وحی علیهم السلام و پیام های یگانه منجی عالم هستی است. خوشبختانه و به لطف خالق متعال، امامان مهربان و دلسوز ما از صدر اسلام و خاصّه امام زمان أرواحنا فداه از شروع غیبت، همواره راه نجات را مشخص کرده اند و از آن جا که هدایتگری از شئون امام است، از نمودن راه دریغ نفرموده اند.
شکّی نیست که عمل به این دستورات راه نجات از این بن بست کنونی و این محرّومیت خود ساخته است و ضامن سعادت و عزّت دنیا و آخرت ما و شرط عاقبت به خیری و ماندن در صراط مستقیم الاهی؛ زیرا جان مایه ی تشیّع پیروی و اطاعت و امتثال بی چون و چرا از امر مولاست.
پست های شیطان تون رو می خواستم نظر بذارم...ارور داد که نظر فعال نیست.....چرا؟؟
می خواستم از فخر رازی بگم:
فخر رازي در تفسيرش مي نويسد:
شيطان چون چنين گفت (که از هر چهار طرف انسان را محاصره مي کنم) دل فرشتگان بر بشر به رحم آمد و گفتند: اي خداي ما! [پس] انسان از چه جهتي نجات مي يابد؛ با آن که شيطان از هر چهار طرف به او حمله مي کند؟ به آنان خطاب شد: دو جهت براي انسان باقي است؛ بالا و پايين. اگر دستش را به طرف بالا ببرد و خاضعانه دعا کند يا پيشاني اش را بر زمين گذارد و خاشعانه سجده کند، گناهان هفتاد سال او را مي آمرزم.
ما نبايد مهارت شيطان را ناديده بگيريم و سزاوار هم نيست که با وجود خداوند حيّ و قادر مأيوس شده و دست از مبارزه با شيطان و همدست مقتدرش نفس امّاره برداريم و بدانيم که خداوند درهاي رحمت را بازگذاشته ولي شيطان با ما کاري ميکند که فراموش کنيم و هر روز توبه خود را عقب مي اندازيم و نه به آسمان سري بلند مي کنيم که ملتمسانه طلب عفو کنيم و نه سري بر خاک مي ساييم .
عزيزان ما حريف قدري داريم بيايد خود را آماده کنيم و از چهار جهت مواظب خود باشيم و حيلت هاي دشمن ديرينه خود را با ياري حق به عقب برانيم و به ريسمان محکم خدا ،به کتاب هدايت ، قرآن عظيم و اهل بيت پيامبر اکرم تمسک جوييم که هر که به اين دو چنگ زد به يقين هدايت يافته، و گمراه نخواهد شد .
وب تون عالی ست..متعالی تر باشید
انشالله یاور مهذب مولا باشید
حاجت روا
التماس دعا پاسخ:سلام علیکم دوست عزیز ممنونم از شما